دانشپژوه دکتری فلسفه اسلامی جامعة المصطفی العالمیه، مجتمع آموزش عالی امامخمینی
چکیده
سنتگرایی در بینش خود قائل است که در ورای کثرت عالم، به خصوص ادیان، وحدت باطنی نهفته است. کثرتی که در عالم هستی و ادیان مشاهده میکنیم، کثرتی صوری است که متعلق به موجودات این عالم و ظاهر ادیان است، اما در واقع، حقیقة الحقایق که همه مراتب دیگر واقعیت، تجلی اویند، واحد است، لذا وحدت ادیان در مرتبة متعالی وجود به اثبات میرسد. در این دیدگاه، تعدد ادیان به دلیل اختلاف در نژادها و روحیات مختلف انسانها اثبات میشود، چرا که این شاخههای مختلف انسانی، مخاطب وحیها قرار میگیرند و همین تفاوت میان قابلهای بشری، تفاوتهای میان صور حقیقت را رقم میزند. شهید مطهری از شخصیتهایی است که بهواسطه نقد تجدد و تکیه بر سنت، شباهتهایی را با سنتگرایان در خود ایجاد کرده است. با مرور نوشتههای ایشان، نوعی دفاع از پلورالیسم و وحدت ادیان را مشاهده مینماییم که مظنة همرأیی ایشان با سنتگرایان را به ذهن میآورد، اما با دقت در نظریات سنتگرایان و همچنین آثار شهید مطهری، بطلان این گمان روشن میشود، زیرا پلورالیسمی که مطهری به آن میرسد از نوع نجاتبخشی است نه حقیقتشناختی که سنتگرایان به آن رأی میدهند. از طرفی، شهید مطهری دین را واحد و منحصر در اسلام دانسته و اختلاف را در شرایع میشمرد. وی علل اختلاف شرایع را در اموری، متفاوت ازنظر سنتگرایان میداند.